امشب داشتم مطالب و کلیپ های دقیمی رو مرور میکردم که با یک جمله عجیب مواجه شدم.

 

او (اشاره به امام زمان (عج)) امام منصور و ذخیره خداست.

 

 

خیلی تعجب کردم ، آخه قبلا شنیده بودمش ولی تا الان که نفهمیدمش.

دوباره گوش کردم...

دوباره ...

یخورده سرچ کردم که منصور یعنی چه؟

چرا امام زمان ذخیره خداست؟

چرا همه میگن مهدی ولی یجورایی برای ما شبیه به افسانه ست؟

 

 

هر چی نگاه میکنم میبینم با هر اندیشه و فلسفه ای وجودش اثبات میشه ولی چرا اومدنش دور از انتظاره؟

 

حقیقتا الان هم دارم فکر میکنم ولی چیزی به ذهنم نمیرسه ، مگر خودش راهنماییم کنه!!!

 

پس دوباره رفتم دنبال اون سخنرانی

 

دیدم که میگه منصور یعنی پیروز

ولی مگر ما نمیگیم همیشه جبهه حق (که اولیا الله هستند) پیروزند؟

مگر نمیگیم که امام حسین با شهادتش پیروز میدان شد؟

مگر نمیگیم که امام رضا (ع) اونهمه راه کوبید اومد توس که از پیروانشون و اسلام دفاع کنه؟

مگر ...

مگر ...

 

 

بعد دیدم میگه همیشه 50درصد کار درست بود. یعنی امام حضور داشته ولی ...

enlightenedمشکل سر حضور مامون هستش!!!

 

 

 

وقتی گفته میشه امام زمان ذخیره خدا هستش و منصور و این تاریخ شرم آور از امام ستیزی ...

 

خب معلومه امام تا جامعه آماده نشه نمیاد.

.

.

.

ولی آماده شدن یعنی چی؟

من باید چکار کنم؟ همینکه امام رو بشناسم و دعا کنم آیا کافیه؟

 

 

باز رفتم دنبال جواب و دیدم به به!!!

چندین صده هستش که بزرگان دارن داد میزنن آماده آخرالزمان باشید.

دام ها و وسوسه ها بیداد میکنن.

 

فکر میکردم که دام ها شامل دروغ و نگاه به نامحرم و ... میشه

 

با خودم گفتم خب منکه اینارو رعایت میکنم ، منکه خیر سرم بهم میگن بچه مثبت و مومن

 

ولی یه زنگی تو سرم به صدا در اومد

ابن ملجم مرادی ، حافظ کل قرآن بود ، در خیلی از جنگ های اسلام حضور داشت. با امام رو در رو بود (یعنی امام رو دیده و درک امام برای ملاقات کنندش راحتتره) و پا منبر امام علی (ع) بود ولی شد ...

 

زبیر ، هر چقدر از محاسن و بزرگواری هاش بگم کم گفتم ، اصلا همین بس که معصوم میفرماین زبیر نزدیک بود یکی از ما بشود (تو یک روایتی بود که موقع حمله به خانه امام علی (ع) و وقوع واقعه ضربت خوردن حضرت زهرا(س) این زبیر بود که شمشیر کشید تا از علی(ع) و اهل بیتش حمایت کنه) ، پس قطعا خیلی بزرگ و اصطلاحا در برابر شیطان و شیطان صفتان شاخ بوده ولی ... آخر خراب کرد

 

و ....

 

و ....

 

تا اینکه رسیدم به حر

یک نکته تو شخصیت حر خیلی منو گرفت.

اینکه تحت هر شرایطی با اینکه خودشو بر حق میدونست ولی باز هم به امام زمانش احترام گذاشت (اون نداهایی که با هل من ناصر ینصرنی همراه بودن برای نفر مقابل امام مثل اهانت بود چون خودشون رو بر حق میدیدن) با کمی مطالعه متوجه میشید که چه گذشت تا حر ، حر شد

ولی ساده و خلاصش این میشه که با تمام خطایا و اشتباهاتش فقط و فقط احترام امام رو حفظ کرد

 

.

.

.

 

خب اینا ربطش چیه؟

فهمیدم که اعمال من از سر رفع تکلیف هستش نه احترام ...

امامی که وقتی ظهور میکنه پیروز هر میدان میشه ، وقتی با ظهور امام سر شیطان زده میشه و عملا فقط ما هستیم و نفسمون

 

پس وسوسه های شیطانی و مهمتر از اون توبه ...

نیست ...

 

 

بنابراین اون حرکت کند امام از سر لطفشونه ، اینکه اینقدر صبر کرده بخاطر ماست (بلکم حر زمانه خود باشیم ، چون خدا رو نمیشه گول زد و رفع تکلیف کرد بلکه باید اقتدا کرد به امام و اقتدا با احترام همراهه)

 

خوب که گوش کنی میشنوی یکی داره میگه هل من ناصر ینصرنی ، هل من ... 

امامه ، کریمه ، بخشندست پس داره واسه ما زمان میخره

خودشو داره خرج ما میکنه که خدایی نکرده ما در لحظه ظهور سمت دشمن نباشیم یا به امید توبه در آینده نباشیم (با ظهور ، طبق روایات ، در توبه بسته میشه. تمام)

 

پس ای عزیز و بزرگواری که الان داری این مطلب رو میخونی

تو رو به امام حسین (ع) جا نمونی ...

ظهور نزدیکه ، خواه ناخواه ظهور اتفاق میافته مهم اینه که منو شما کجا و کدوم سمت باشیم

همین الان توبه کن و خجالت هم نکش چون امام معصوم طلب بخشش میکرد از خدا ، ما که جای خود دارد

...

 

حالا میفهمم که تا احترام به امام نباشه ، ظهور شکل نمیگیره

چون در سایه ی احترام هستش که حر ها ، حر میشن

عباس که نمیشیم ، خداکنه حر زمانه خود باشیم

 

حجم عکس 1.57مگابایت

دریافت